
تهران (پانا) – همزمان با فرارسیدن سال جدید کنگره ملی معلمان انقلاب اسلامی و هیئت اندیشهورز سازمان بسیج فرهنگیان در نامهای به آیتالله رئیسی خواستار توجه بیشتر به آموزش و پرورش شدند.
متن این نامه به شرح زیر است:
«رئیسجمهور محترم و مردمی جناب آقای دکتر رئیسی دامه توفیقاته
سلام علیکم
عرصه تعلیم و تربیت از مهمترین زیرساخت های تعالی همه جانبه کشور و ابزار جدی برای ارتقاء سرمایه انسانی شایسته آن، در زمینه های مختلف است و تحقق آرمان های متعالی انقلاب اسلامی در گرو تربیت انسان های عالِم، متقی،آزاد و اخلاقی است.
این مطلع نخستین، فرازی از مقدمه سند تحول بنیادین آموزش و پرورش مصوبه آذرماه ۱۳۹۱ می باشد. سندی همچنان غریب در وادی پر از ابهام و ایهام که به درد مزمن معطلی گرفتار و در چنگال بیماری لاعلاج بی عملی به حالی نزار افتاده است، سندی که قرار بود هویت و شناسنامه فرهنگی و تربیتی جامعه ما متناسب با جغرافیا و تاریخ این مرز و بوم جهت شناساندن به تمامی دنیا باشد، دنیایی که به صحت و دقت دریافته است که پیشرفت و توسعه همه جانبه بیتردید باید از آموزش و پرورش بگذرد و بلاشک آموزش و پرورشی موفق و منتج به نتیجه مطلوب است که نگاهی انسانی و الهی، مدیریتی قوی و جهادی، معلمانی کم دغدغه، با روحیه و پرانگیزه، محقق ومدقق، سرزنده و کارآمد داشته باشد.
تصمیم و تدبیر در امور آموزش و پرورش در سازمانهای موثر دولتی به کسانی سپرده شده است که یا هیچ درکی از فرموده شریف ولایت “معلم افسر سپاه کشور است، یا، معلم پایه ریز تمدن نوین است، یا، همه زیر بار منت معلمانیم، یا….” ندارند و یا ارادهای برای تصمیمگیری متناسب با قد و قامت چنین “معلمی” ندارند.
حال که بارقههای امید از سیره عملی وزیر جهادی و معاونین جوان و پرتلاش ایشان جامعه تعلیم و تربیت را امیدوار ساخته موانع بیشمار در درون دولت چونان سنگ بر پای پرنده، مجال نه پرواز بلکه راه رفتن را نیز از وی سلب کرده است!!!
آری، معلم است که مهمترین و موثرترین عامل اجرائی و انسانی نظام آموزش و پرورش است که علیرغم تمامی پیشرفت های بشری نقش محوری و مبنایی اش هرروز پیچیده تر میشود و با تمامی موجودیت جامعه و اجتماع سر و کار دارد.
اگر بخواهیم به تناسب و موازات فرهنگ و مکتب خویش بستر سبز استقرار انسان کامل را پایه گذاری نموده و مهیا سازیم و انسانی منتظِر و در همان تراز را تربیت نماییم، بیگمان ابتدا باید سراغ آموزش و پرورش رفته و معلم را دریابیم و آنگاه آن را جهت تثبیت حسن جمال در حیطههای تحسینی و تکمیلی دیگر، بیارایم. و برای دریافت این بارقه نورانی و معنوی ناگزیریم که بستر مادی و دنیوی آن را نیز در نظر گرفته و نقش مهم و حیاتی آن را عملیاتی نماییم.
در این راستا شاید اولین قدم تغییر بنیادین و ساختاری بینش حاکمیت و صاحبان اراده و تصمیم و اجرا به آموزش و پرورش باشد و این مهم فعلا با این مختصات موجود در آموزش و پرورش و تناقضات متنوع معلمی رنگ تحقق نخواهد یافت، مگر آنکه یک بار برای همیشه به دور از شعار و احساس، و در مقام منطق و عمل و مستند به صراحت مفاهیم آیات و روایات متعدد و صحه گذاری و تایید عقل و علم، مقام و منزلت و معیشت معلم تضمین و تامین شود.
جناب آقای رئیسجمهور،
بیش از یک دهه است که شبانه روز روایت های متعدد و پر زرق و برق از رتبه بندی معلمان به دورترین نقاط نه ایران بلکه کره خاکی مخابره می شود اما دریغ از ذره ای عمل به این شعار سالخورده و تهوع آور برای فرهنگیان که هر روز به موانع جدی جدیدی برمیخورد و چونان بازی کودکانه مار و پله به حقارت کشانده و نامحترمانه به موقف شروع بازی پرتاب می کند.
حقوق مختصر و سفره محقر فرهنگیان هر روز در قالب لطفی ملوکانه در دستگاه صدا و سیما در کنار چیپس و پفک و… جار کشیده می شود و آواز طبل و دهل می شود.
نظام پرداختی فرهنگیان در تضاد و تناقض آشکار و فاحش با تمامی کشورهای دنیا، حتی نسبت به سایر دستگاههای دولتی کشور خودمان نیز، محروم کامل از موروثیه مزایای رایج و معمول که گاهاً به چندبرابر حقوق می رسد، میباشد.
فضای آموزشی به شدت ناکافی و در بسیاری جاها فرسوده و نا ایمن و دون شأن سرمایه ۱۶ میلیون نفری دانش آموزان و ابردستگاه محوری تعلیم وتربیت رسمی کشور، یعنی آموزش و پرورش است.
تراکم وحشتناک و غیر استاندارد فضا و دانش آموز “در بسیاری از مدارس بالای ۴۰ دانش آموز” حتی در قلب امالقرای جهان اسلام، یعنی تهران، قطعاً عاری از هرگونه نگاه کارشناسی و انسانی به مقوله آموزش و پرورش میباشد.
جذب گاه و بیگاه برف انباری و فله ای نیروی انسانی و استقرار بلافاصله این موارد جذب و استخدامی در قامت معلم در کلاس درس بدون کمترین آموزش فنون معلمی در تضاد قطعی و عقلی با سند تحول بنیادین می باشد. و موارد متعدد دیگر که همگان بدان واقف و آگاه اند.
جناب آقای رئیسجمهور، شاید در هیچ یک از نظریههای بزرگان آموزش و پرورش دنیا این گزاره که باور قطعی جامعه بزرگ فرهنگیان کشور نیز می باشد را نتوان یافت که:
در دنیای فرارو، کشوری میتواند موفقتر، پیشرفتهتر و دارای توسعه همهجانبه باشد که دانشگاه تربیت معلمان آن کشور علمیتر، قویتر، مهم تر و استراتژیک تر از تمام دانشگاههای آن کشور باشد و آنچنان رغبتی به لحاظ مادی و معنوی جهت معلمی ایجاد کند که جز نخبگان آن کشور نتوانند و رغبت نکنند که بدان دانشگاه و کسوت مقدس پس از آن در آیند. و این در حالی است که تمامی مولفههای استاد، کارمند، فضا، زیرساخت، منابع مالی و… در این دانشگاه از سالها پیش تحلیل رفته و واژه نامتقارن را به ذهن متبادر میسازد.
رئیسجمهور محترم و مردمی، خیلی زود دیر میشود!
سنگاندازی و ایجاد موانع متعدد در کمینگاه تصویب، ابلاغ و اجرای احکام و اعتبارات آموزش و پرورش توسط مدعیان ناکام دیروزهای نجات این وزارتخانه مظلوم، گناهی نابخشودنی است. اما نابخشودنیتر از آن سپردن امور تصمیمگیری مالی و اعتباری (سازمان برنامه) و تصمیم گیری و برنامه ریزی نیروی انسانی (سازمان اموراستخدامی) این ابروزارتخانه به دست افرادی است که شاید در حد شرکت در جلسات اولیا در مدارس هم فهم و شناخت از آن ندارند!!! و با ژست تخصصی، صرفا با اعداد و ارقام دودوتاچهارتا به محاسبه تعداد کارکنان میپردازند و اشتباه محرز دولتمردان قبلی را تکرار میکنند که گفتند؛ جمعیت آموزشوپرورش زیاد است!!!
گروگان گیری حقوق حداقلی حقه معلمان نجیب (حقوق اسفندماه) که یقینا کمتر از ده درصد پرداختیها و سایر مزایای مستمر و پاداشها و کارانههای تمامی دستگاهها و وزارتخانهها و سازمانها میباشد غیرقابل توجیه و اهانت مسلم به شآن و جایگاه معلم و آموزش وپرورش است.
درخواست عاجزانه داریم قبل از آنکه دیر شود تن رنجور و روح پرخراش معلم و آموزش و پرورش را دریابید، که در این صورت قدمی عملی در راستای تحقق منویات ولایت برداشتهاید. که فرمودند؛ هزینه کردن در آموزش وپرورش سرمایه گذاری است.
توفیقات روزافزون جنابتان و دولت دغدغه مندتان را از درگاه حضرت حق تمنا میکنیم.
والعاقبه للمتقین
کنگره ملی معلمان انقلاب اسلامی
و هیئت اندیشهورز سازمان بسیج فرهنگیان»